دل چو پر شد از غم دنیا نماند جای دین
شغل دنیا کی گذارد بهر دین داری فراغ
در کمین عمر بنشسته است دزدی هر طرف
از زن و فرزند و خانه و دکان و باغ
آن زمان آگه شود کز عمر ماند یکنفس
بر زبان واحسرتا و بر دل و جان درد و داغ
دل چو پر شد از غم دنیا نماند جای دین
شغل دنیا کی گذارد بهر دین داری فراغ
در کمین عمر بنشسته است دزدی هر طرف
از زن و فرزند و خانه و دکان و باغ
آن زمان آگه شود کز عمر ماند یکنفس
بر زبان واحسرتا و بر دل و جان درد و داغ