دهر برجاست، تو ناگاه شوی زان کم
چرخ بر پاست، تو یکروز شوی وارون
رفت می باید و زین آمدن و رفتن
نشد آگه نه ارسطو و نه افلاطون
توشه ای گیر که بس دور بود منزل
شمعی افروز که بس تیره بود هامون
دهر برجاست، تو ناگاه شوی زان کم
چرخ بر پاست، تو یکروز شوی وارون
رفت می باید و زین آمدن و رفتن
نشد آگه نه ارسطو و نه افلاطون
توشه ای گیر که بس دور بود منزل
شمعی افروز که بس تیره بود هامون