گلهایی از گلستان سعدی
1- هر چه نپاید، دلبستگی را نشاید
2- دروغی مصلحت آمیز، به که راستی فتنه انگیز
3-اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی
4- هر چه به دل فرو آید، در دیده نکو نماید
5- هر که سخن نسنجد، از جوابش برنجد
6- نیکبخت آنکه خورد و کشت، و بدبخت آنکه مرد و هِشت
7- هر که در زندگی نانش نخورند، چون بمیرد نامش نبرند
8- مال از بهر آسایش عمر است، نه عمر از بهره گِرد کردن مال
9- اندیشه کردن که چه گویم، به از پشیمانی که چرا گفتم
10- هر که خیانت ورزد، پشتش در حساب بلرزد