هر که شد خام به صد شعبده خوابش کردن
هر که در خواب نشد، خانه خرابش کردند
پشت دیوار خری داغ نمودند و به ما
وصفی از طعم دل انگیز کبابش کردند
بازی اهل سیاست که فریب ست و ریا
خدمتِ خلق ستمدیده خطابش کردند
اول کار بسی وعدۀ شیرین دادند
آخرش تلخ شد و نقشه بر آبش کردند
آنچه گفتند شود سرکۀ نیکو و حلال
در نهانخانۀ تزویر شرابش کردند
ز که نالیم که شد غفلت و نادانی ما
آنچه سرمایۀ ایجاد سرابش کردند
لب فرو بسته ز دردیم و پشیمانی و غم
گر چه خرسندی و تسلیم حسابش کردند…
فرخی یزدی