شبها تو چو شمع کن به بیداری خوی
تا شاهد امید نماید به تو روی
غافل منشین که نیست غیر از شب تار
آن ابر سیه که فیض می بارد از اوی
شبها تو چو شمع کن به بیداری خوی
تا شاهد امید نماید به تو روی
غافل منشین که نیست غیر از شب تار
آن ابر سیه که فیض می بارد از اوی