ز هر چه غیر یار استغفرالله
ز بود مستعار استغفرالله
دمی کان بگذرد بی یاد رویش
از آن دم بی شمار استغفرالله
سر آمد عمر و یک ساعت ز غفلت
نگشتم هوشیار استغفرالله
جوانی رفتِ، و پیری هم سر آمد
نکردم هیچکار استغفرالله
نکردم یک سجودی در همه عمر
که آید آن به کار استغفرالله
خطا بود آنجه گفتم و آنچه کردم
از آن ها الفرار ، استغفرالله
ز کردار بدم صد بار توبه
ز گفتارم ، هزار استغفرالله
شدم دور ، از دیار یار ، ای فیض
من مهجور زار ، استغفرالله